اومانیسم و اخلاق اصول اخلاقی پزشکان است. آنها با منطق درونی بودن اجتماعی ارتباط نزدیکی دارند. هدف اومانیسم فلسفی در زیست پزشکی دقیقاً ترغیب دانشمندان به کنار گذاشتن عقل گرایی غیرقابل توصیف و کنار گذاشتن آزمایش های بی پروا برای ایجاد یک زندگی جدید ، تفسیر انتقادی از تکامل طبیعی الزامات اخلاقی و اخلاقی سنتی و ارتباط آنها با دستاوردهای مدرن علمی و فناوری است [7] .
بیوتیک اکنون در حال تبدیل شدن به یک منطقه خاص از بیوفیلوسوفی است که ارزشهای فلسفی و اخلاقی پدیده زندگی را بطور عام و بویژه انسانی درک می کند. این در محل اتصال اخلاق سنتی و اخلاق پزشکی حرفه ای است. بیوتیک را می توان وجدان جمعی کل جامعه پزشکی دانست و این نشانگر مسئولیت انسانی انسانی هر یک از اعضای حفظ جان در زمین است. [12 ، ص. 425]
گسترش در محیط پزشکی اومانیسم فلسفی مدرن به طور جدایی ناپذیری با وظایف حل عملی پیچیده ای از مشکلات پیچیده مرتبط است. يكي از آنها مشكل مرتبط با آخرين روش هاي تشخيص و درمان بيماري هاي پلك است. مشکل اتانازی ، کلونینگ.
فرایند انسان سازی پزشکی ، تحول در اصول معنوی-معنوی و اخلاقی و اخلاقی آن باید از طریق رستاخیز فلسفه اومانیستی گذشته و از طریق ترکیب ارگانیک اصول کلی تفکر عقلانی با عمل اخلاقی و اخلاقی انجام شود. اومانیسم مدرن مانند اصول اولویت مانند عدالت و نوعدوستی ، فرومایگی و سخاوت ، رحمت و شفقت ، پیگیری چیزهای جدید و احترام به گذشته را اعلام می کند.
زیست شناسی به عنوان یک ایدئولوژی مراقبت های بهداشتی توجه جامعه جهانی ، به ویژه پزشکی ، به جنبه های اخلاقی و قانونی جلب می کند. در فرآیند درک دانشمندان و پزشکان از مشکلات متعارض ، زیست پزشکی برای ایجاد آگاهی خود پایه و اساس جدید ایدئولوژیکی و ذهنی ایجاد می کند. مشکلات آن به حدی پیچیده است که نیاز به توجه ویژه جامعه جهانی و همچنین درک عمیق فلسفی و اخلاقی دارد [7].
تولد تفکر بالینی علمی ("تولد یک کلینیک" از M. Foucault) - یک هدف فلسفه پزشکی - با ترکیب ظاهر آناتومی پاتولوژیک ، نگرش جدید به مرگ ، ظهور کلینیک به عنوان یک نهاد پزشکی تعیین شد. این ترکیب برخی شرایط اقتصادی ، اخلاقی ، فنی ، علمی ، سازمانی ، یک جهت گیری داخلی واحد را آشکار کرده است که می تواند به شرح زیر بیان شود: ایده جدایی مکانیکی ، طبقه بندی مرده ، انزوا استاتیک با ایده اتصال به هم ، وابستگی عملکردی ، انسجام جایگزین شده است.
تولد کلینیک همچنین با تغییر مختصات جهان بینی همراه بود: مفروضات طبیعی-فلسفی جای خود را به غلظت نگاه پزشک به فرآیندهای بدن می دهد که دارای ماهیت بیولوژیکی است [9].
فوکو نشان داد که تولد کلینیک تغییرات اساسی در آگاهی فرهنگی ، شیوه جدیدی برای سازماندهی کلمات و چیزها و منطقی ترین گفتمان را به ثبت رسانده است. ساختارهای توصیفی ، که تحت تأثیر نور متافیزیکی قرار گرفته اند ، با خودنمایی در واقعیت بدنی جایگزین می شوند. این ایده به وجود می آید که این بیماری متافیزیکی نیست ، بلکه بیانگر ذات یک شخص نیست بلکه پدیده ای است که مربوط به یک حوزه خاص از واقعیت ، جنبه طبیعی زندگی است. یک دستگاه علمی مستقل در حال شکل گیری است ، یعنی "تولد انضباطی" پزشکی ، در واقع "تولد کلینیک" [9].
در دوره سخنرانی "قدرت روانپزشکی" ، میشل فوکو روش خود را برای تجزیه و تحلیل جامعه و گذشته خود تغییر داد - هدف اصلی روش تبارشناسی در تمام جلوه های گریزان خود قدرت یافته است. لمس مکانیسم های قدرت در درک M. Foucault تنها از طریق تجزیه و تحلیل ساختارهایی که در آن تجلی یافته است امکان پذیر است. این باعث علاقه خاصی از فیلسوف به بیمارستانها شد [13].
فوکو از ناحیه بیماری روانی صحبت می کند ، یعنی: ساختار بیمارستان ، مسئولیت روانپزشکان ، عمل قانونی ، عصب شناسی و تمایلات جنسی. از طریق تحلیلی از این مؤسسات ، M. Foucault در تلاش است تا امکانات ، تواناییها و مظاهر قدرت ، تأثیر آن را مشخص کند. فوکو قدرت را نادیده می گیرد. یکی از ویژگیهای اصلی آن عرضی بودن است: قدرت "قادر به هماهنگی یا معرفی خود در هر ساختار اجتماعی ، سلسله مراتب ، نهادها است" [13].
فضای بالینی البته فضای نظم و انضباط است. اما قدرت روانپزشکی کاملاً به صورت انضباطی کاهش نمی یابد. عارضه ناشی از وجود عملکرد "psi" است. در چهارچوب یک جامعه انضباطی ، شکل قبلی قدرت - خانواده باقی مانده است ، که بر اساس اصل سلسله مراتبی تسلیم سازمان یافته است ، و این امر به فوکو اجازه می دهد تا آن را به شکل سلطه نسبت دهد. عملکرد psi هنگامی رخ می دهد که کار واقعی سلطه خانواده ناکام باشد ، وقتی خانواده از انجام وظایف خود دست کشید. سیستم انضباطی جایگزین های انضباطی را برای خانواده ایجاد می کند: پناهگاه هایی برای کودکان متروکه
منبع :
http://nauka-rastudent.ru/12/2208/
درباره این سایت